تازه ترین یافتهها از قتل داریوش مهرجویی و همسرش | موقعیت خانه مهرجویی در شهرک محل زندگی اش | خانواده داریوش مهرجویی چطور از قتل او با خبر شدند
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۹۰۲۳۹
به گزارش همشهری آنلاین، گزارش از محل حادثه نشان می دهد ابتدا داریوش مهرجویی به قتل رسیده و سپس عاملان قتل با همسر وی درگیر شده و او را به قتل رسانده اند.
جزئیات به دست آمده توسط خبرنگار ما نشان می دهد، دختر داریوش مهرجویی شب گذشته سرکلاس آموزشی حضور داشت و از ساعت ۸ و نیم شب به صورت پیامکی با پدرش در ارتباط بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وقتی دختر نوجوان داریوش مهرجویی به مقابل خانه رسید، متوجه وضعیت غیرعادی شد. او با یکی از اقوامش در مهرشهر کرج تماس گرفته و به او گفته می ترسد به تنهایی وارد خانه شود. در این مدت این دختر با پدر و مادرش تماس گرفته که کسی پاسخگوی تلفن نبوده است. در نهایت دختر نوجوان به پیشنهاد فامیلی که با او تماس گرفته صبر می کند که فامیلش برسد و سپس با هم وارد خانه می شوند.
وقتی دختر نوجوان و فامیلش وارد خانه می شوند جسد داریوش مهرجویی و همسرش را پیدا می کنند و با پلیس تماس می گیرند. وضعیت دلخراش اجساد نشان می داد آنها احتمالا ابتدا غافلگیر شده اند.
بر اساس اطلاعات به دست آمده وضعیت اجساد نشان می داد ابتدا داریوش مهرجویی به قتل رسیده است. عاملان قتل با چوب که به نظر می رسد مربوط به درخت آلبالو است به سر او کوبیده شده لکه های خون روی این چوب دیده شده است. بعد از اینکه داریوش مهرجویی گیج شده شاهرگ او را قطع کرده و جسدش را مقابل آشپزخانه رها کرده اند.
جسد همسرش وحیده محمدی فر در یکی از اتاق خواب ها پیدا شده است. گلوی او هم بریده شده اما آثار برجای مانده روی بدن این زن نشان می دهد او با عاملان قتل درگیر شده و شکستگی هایی نیز روی دست و پای او وجود داشته است.
احتمال داده می شود او با صدای درگیری که عاملان قتل با شوهرش داشته اند هوشیار شده و حالت تدافعی به خود گرفته است.
همچنین وضعیت خانه بعد از حضور ماموران در خانه نشان می داد احتمالا زمانی که دختر نوجوان به خانه رسیده احتمالا عاملان قتل درخانه بودند چرا که اولا او تا ساعت ۱۰ با پدرش پیامکی تماس داشته و قتل بعد از این ساعت رخ داده و دوم اینکه وضعیت جسدها و خانه نشان می داد که قتل ها بسیار تازه اتفاق افتاده است.
گفته می شود دختر نوجوان به شدت شوکه شده و فعلا نزد یکی از اقوام خود است.
وضعیت جغرافیایی خانه داریوش مهرجوییخانه داریوش مهرجویی در یک شهرک بزرگ که خانه ها همگی باغ ویلا هستند قرار دارد. باغ داریوش مهرجویی حدود دو هزار متر مربع است که بنایی ۲۰۰ متری در آن ساخته شده و سه اتاق خواب دارد. اهالی گفته اند که به دلیل باغ ویلا بودن خانه ها و امنیتی بسیار عالی که این شهرک داشته هیچ وقت در ورودی باغ ها بسته نبوده و همه اهالی در ورودی را باز می گذاشته اند. شهرک محافظت میشود و نگهبان دارد. پشت خانه باغ داریوش مهرجویی یک زمین بایر است که به نظر می رسد عاملان قتل از آنجا وارد شده اند. همچنین دو دوربین مداربسته در باغ مجاور وجود دارد که پلیس دوربین ها را ضبط و برای تجزیه و تحلیل با خود برده است.
خانه داریوش مهرجویی آخرین خانه شهرک ویلایی است و بعد از آن دیگر خانه ای وجود ندارد.
خانواده داریوش مهرجویی چطور از قتل او با خبر شدندخواهر داریوش مهرجویی که زنی حدود ۹۰ ساله است صبح بسیار زود در محل حادثه حاضر شد. او گفته از طریق پیام های تسلیت که برایش فرستاده اند در جریان قتل برادر و همسر برادرش قرار گرفته است. پسر بزرگ داریوش مهرجویی نیز صبح امروز به اتفاق ماموران آگاهی در محل حاضر شد و با آنها گفت و گو کرد.
منبع:سایت جنایی
کد خبر 797581 برچسبها داریوش مهرجویی خبر مهم حوادث ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: داریوش مهرجویی خبر مهم حوادث ایران دختر نوجوان عاملان قتل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۹۰۲۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد
روزنامه اعتماد- بهاره شبانکارئیان- طی چند هفته گذشته خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی ادعایی مبنی بر قتل برادرش مطرح کرد. پس از این ادعا سعی کردم با خانواده این کارگردان و فیلمنامهنویس مشهور سینمای ایران صحبتی داشته باشم. همسر و خواهر مرحوم پوراحمد حاضر به گفتگو نشدند، اما دخترمرحوم حاضر شد گفتوگویی داشته باشد، آن هم پس از پیگیریهای مکرر و چندین روزهام. لازم به ذکر است که عنوان کنم این گزارش صرفا بر اساس گفتههای دخترمرحوم کیومرث پوراحمد تنظیم شده است و انتشار آن از سوی روزنامه به معنای تایید یا رد صحبتهای مصاحبهشونده نخواهد بود. همچنین در مورد عنوان این گزارش نیز لازم میدانم توضیح دهم که «پرونده باز است» نام آخرین فیلمی است که به کارگردانی و نویسندگی کیومرث پوراحمد ساخته شده و موضوع آن برگرفته از پروندهای جنایی و پرحاشیه در دهه ۸۰ است.
«ما مطمئن هستیم و میدانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است» به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبتهای دختر کیومرث پوراحمد برای «اعتماد» است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است...؛ و این در حالی است که تصویری از حلقآویز شدن این کارگردان سینما نیز نشان میدهد؛ آثار جراحت روی دو دست او وجود داشته است. همچنین اطلاعات جدیدی به تازگی در مورد ثبت شکایت خانواده شنیده شده که «اعتماد» آن را صد درصد تایید نمیکند، اما این اطلاعات حاکی از آن است که خانواده پوراحمد شکایتی با موضوع مرگ مشکوک مرحوم پوراحمد ثبت کردند. ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ اخباری ضد و نقیض در رسانهها و مجلات هنری منتشر شد. ابتدا برخی رسانهها نوشتند؛ کیومرث پوراحمد، کارگردان و فیلمنامهنویس مشهورایرانی در ویلایی در بندر انزلی بر اثر ایست قلبی درگذشت، اما ساعاتی بعد یک مجله هنری دلیل مرگ کیومرث پوراحمد را خودکشی اعلام کرد.
مرکز اطلاعرسانی پلیس نیز در اطلاعیهای در مورد مرگ کیومرث پوراحمد اعلام کرد: «در پی اعلام یک فقره خبر فوت مشکوک فردی سالخورده در دهکده ساحلی بندر انزلی به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ موضوع در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان بندر انزلی قرار گرفت. با توجه به اهمیت رخداد، پلیس آگاهی برای بررسی صحت و سقم موضوع در محل حادثه حضور پیدا کردند که با جسد بیجان کارگردان نام آشنای کشورمان کیومرث پوراحمد مواجه شدند. یافتههای پلیس حاکی از آن است که در کنار جسد مرحوم پوراحمد نوشتهای کشف شده است که متاسفانه حکایت از اقدام او به خودکشی دارد.»
با این حال و با گذشت یکسال از این ماجرا در فروردین ماه ۱۴۰۳، توران پوراحمد؛ خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی اعلام کرد که برادر او به قتل رسیده وآثار جراحت بر بدن او مشهود بوده است.
پس از اظهارات خواهر کیومرث پوراحمد «اعتماد» سعی کرد با یکی از اعضای خانواده پوراحمد گفتوگویی داشته باشد.
پدرم میدانست
چه بلایی میخواهد سرش بیاید
دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه میگوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبهرو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
او در پاسخ به اینکه آیا مرحوم قبل از مرگشان پیگیر فیلم «پرونده باز است» بوده، نیز میگوید: «فیلم «پرونده بازاست»، هنوز تمام نشده بود و تدوین آن مانده بود. همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت میخواهد به تهران برود تا بخشی از موزیکها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم میشد، اشاره کردم و از تلفنها و پیامهایی که مربوط به همین قرارهای کاری میشد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتابهایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتابهای او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصتطلبی بود و ما نمیدانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران میشناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتابها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمیرسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برایمان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتابهای دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتابها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت میخواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که میخواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیهکننده برخی سکانسها را حذف کرد و تغییر داد.»
دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز میگوید: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.» ....
۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ فلاح میری، دادستان مرکز گیلان در رابطه با نامه کشف شده در محل فوت کیومرث پوراحمد و خبر فوت او اعلام کرد: «نوشتهای که همراه مرحوم پوراحمد کشف شده، نوشتهای کاملا شخصی، خصوصی و خانوادگی است. مرحوم در انتهای نامه تاکید کرده غیر از خانوادهاش کسی از محتوای نامه باخبر نشود و با توجه به اینکه خانواده مرحوم از محتوای نامه مطلع هستند در صورت صلاحدید محتوای آن را منتشر خواهند کرد. همچنین به محض دریافت گزارش، بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شد و با بررسیهای اولیه نظر برخودکشی این کارگردان سینما داشت که واکاوی جزییات، مستلزم رسیدگی دقیق قضایی است. جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد تا علت تامه مرگ بررسی شود و خبر تکمیلی متعاقبا اطلاعرسانی میشود.»
این در حالی است که تاکنون و با گذشت یکسال هنوزخبر تکمیلی مربوط به علت تامه مرگ از سوی ضابطان و مراجع قضایی منتشر نشده است.
۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲؛ چهلمین روز درگذشت کیومرث پوراحمد، اکثر خبرگزاریها از جمله اطلاعات آنلاین به یادداشتی در صفحه اینستاگرامی دختر کیومرث پوراحمد اشاره کرد و نوشت: «چهلم شد. چهل روز گذشت از آن روزی که دنیای ما برای همیشه عوض شد. این انسان عاشق ایران بود. عاشق ایران و مردمش بود. از آنها الهام میگرفت و در عوض عشقش را توی آثارش تقدیم میکرد به مردم پاک و مهربان ایران زمین. همه صحبتها، مسیجها و ویسهای پدرم در ساعتهای آخر زندگی شاد و پر از امید بود. در طول دو، سه ساعت تصمیم میگیره به زندگی خودش خاتمه بده؟ خودش را با دست و بدن زخمی، کبود و آسیبدیده حلقآویز کنه؟ ما را که باکی نیست، زمین گرده و خدا بزرگ و مهربون و همیشه هم باهامون.»
پگاه پوراحمد در آخر تاکید کرد: «پرونده باز است.» ...